السلام علیک یا امیر عالمین یا حسین
بسم الله الرحمن الرحیم

بنام حضرت عشق
سلام.از همه عزیزانی که به بنده حقیر لطف داشتن و تنهام نزاشتن متشکر
از بابت نبودم از همگی عزیزان و سروران عذر میخوام
این متن رو از طرف یکی که عزیزترینمه مینویسم چون دلش خیلی کربلایی
از همه عزیزانی که این متن رو میخونن درخواست دارم براش دعا کنین اربابش کربلاشو بده.
دوستان متن دلنوشته خودمه اگه مشکلی بود به بزرگواری خودتون ببخشید.
یاحسین ما و کربلا باشه...
آخ کربلا...خیلی ثواب داشت به این مرده جان دهی
شاید نخواستی حرمت را نشان دهی
شاید دلت نخواسته که دعوتم کنی
راضی نبوده ای که مرا راحتم کنی
زوارتو به گریه و لبخند میروند
درپیش چشم من همه دارند میروند
سهم من از حرم گره کور میشود
مال بقیه خرج سفر جور میشود
سهم من از حرف فقط این عکس گنبد است
سهم بقیه دیدن صحنین و مرقد است
شاید نشد که قلب مرا هم تکان دهی
شاید نخواستی حرمت را نشان دهی
ای رحمت وسیع به من رحم کن حسین...
با داغ کربلات نزن،رحم کن حسین...
از جمع عاشقان شما دور بوده ام
حرفت درست وصله ناجور بوده ام
حرفت درست نوکر خوبی که نیستم
اما برای غربت تو میگریستم
اقاجانم...
در مجلس عزای تو گریه نریختم؟؟
اشک عزا برای رقیه نریختم؟؟
اباعبدالله...
از داغ شیرخواره دلم زیر و رو نشد؟؟
با یاد گاهواره دلم زیر و رو نشد؟؟
خیرت قبول اینکه به این برده نان دهی
شاید نخواستی حرمت رانشان دهی
آقا جانم باشه حرمت رو بهم نشون نمیدی باشه قبول
ولی نزار از در خونه تو جای دیگه ای برم.نکنه بگی برو نکنه دستمو ول کنی.ارباب درست ما بد،اما اقا بخدا مادرتو دوست داریم شش ماهتو دوس داریم اقا بخار مادر کربلا بده
عیبی ندارد اشک گدایت چکیده است...
عیبی ندارد از تو به نوکر رسیده است...
سفر عشق رو آغاز میکنم...از طرف تو مینویسم.بخون و تصور کن...
رسیدی به کربلا
الان دقیقا وسط بین الحرمین واستادی
یه طرفت حرم حسینه و یه طرفت حرم عباس
دلت نا ارومه حس عجیبی داری
اول کدوم حرم...حسین؟؟؟؟ عباس؟؟؟؟
موندی کجا بری؟دلت سر دوراهی گیر کرده...
تو به ارزوت رسیدی کربلا پیش روته
رسیدیم به کربلا خیره شو به گنبد به گلدسته ها خیره شو
وای عجب حسی
سر دوراهی موندی کجا بری؟؟؟ اول به کی سلام بدی؟؟؟
اما مگه پسر ام البنین میزاره تو قبل ازینکه بری پیش حسینش بری سمتش؟؟؟؟
ادب عباسه
باید اول بری سمت شش گوشه اربابت
قدم بر میداری به سمت حرم
تپش قلب گرفتی باورت نمیشه رسیدی به حرم
رسیدی به حرمی که شبانه روز با رویاش میخوابیدی
رسیدی به قطعه ای از بهشت
رسیدی به حسین...
رو به روی در واستادی
سر در حرم نوشته حسین و منی و انا من حسین
رسیدیم به کرب و بلا خیره شو
به گند به گلدسته ها خیره شو
اگه قطره اشکی چکید از چشات
به بارون این قطره ها خیره شو
خیره شو..ببین از شب بیقراری چی یادت میاد
خیره شو...ببین از غم و گریه زاری چی یادت میاد
خیره شو...ببین از حرم از خماری چی یادت میاد
ای حرم...میبینی جلوی تو زانو زدم
ای حرم...خبر داری که چند دفعه رو زدم
ای حرم...چقد پای تو دست به پهلو زدم
دستت رو به احترام روی سینت میزاری
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین
وارد حرم میشی باورت نمیشه رو به روی ضریح خوشکلش واستادی اره شش گوشه است....
دیگه طاقت نداری ضریحش رو در آغوش میکشی دستات بین پنجره های ضریح قفل میشه دوست داری زار زار گریه کنی عقدتو خالی کنی
عقده ای که چندین ساله تو گلوت مونده
ولی نمیتونی اینا حرم حسینه نمیتونی گریه کنی
اخ روز عاشورا وقتی اربابت برا اخرین دفعه برا وداع اومد سمت خیمگاه زینبش بی قرار بود اروم نداشت
حسین دست کشید رو سینه زینبش...خواهرم آروم باش صبر کن...
میگن حسین همین کارو با تو میکنه میگه زوار من اروم باش الان وقته گریه نیست
اروم میشی.دستات از پنجره های ضریح جدا نمیشه نمیتونی دل بکنی این همون ضریحیه که سال هاست ارزوی دیدنشو داری.
ساعتها نشستی دعا خوندی...خوشبحالت بلاخره رویات به واقعیت پیوست...
حالا باید بلند شی عباس منتظرته...باید بری سمت حرمش
اروم بلند میشی دلت نمیاد از حرم حسین بری بیرون نمیتونی دل بکنی
ولی میری از در که میای بیرون سرتو که بالا میگیری رو به روت حرم عباسه علمداره
قدم برمیداری سمت حرمش...دیگه بی قراری...اشکات دونه دونه میریزه...به به حرمشو باش
اروم اروم قدم برمیداری.جانم پشت سرت حرم حسین رو به روت حرم عباس
قدم برندار از قدم خیره شو
به ایون صاحب علم خیره شود
نگو کفترا در طواف چین..
به اون پرچم رو حرم خیره شو
خیره شو...بین از کبوتر هوایی چی یادت میاد خیره شو...
ببین از دل کربلایی چی یادت میاد خیره شو...
ببین از روزای جدایی چی یادت میاد خیره شو...
میرسی به حرم عباس سلام میدی
السلام علیک یا ابوالفضل العباس
جانم
حالا روضه ها رو میفهمی
حالا میفهمی
قتلگاه
رسیدیم رفیق قتلگاه خیره شو...
با چشم دلت غرق آه خیره شو
اگر که تحمل نداری فقط
به سیل عظیم سپاه خیره شو
علقمه
نگو بسمه خیره شو...
به اینجا میگن علقمه خیره شو...
یادش اومد از خیمه ها
بیا این طرف تر سوی خیمگاه
به این شور و این همهمه خیره شو...
عباس
عمود اهنین
دستای قلم شدش
گلوی اصغر
تن اربا اربای اکبر
خیره شو...ببین از این شور و غوغا چی یادت میاد خیره شو...
ببین از تن اربا اربا چی یادت میاد خیره شو...
ذجه های زینب
گوش پاره ی رقیه
خیره شو...ببین قبل آل امیه چی یادت میاد خیره شو..
میفهمی خودت از رقیه چی یادت میاد خیره شو...
اخ کربلا
حالا میفهمی عباس
رسید کنار نهر علقمه.دستاشو زد زیر اب بالا اورد تا اب بخوره.یادش اومد...
از لبای حسین
یادش اومد از لبای خشک اصغر
یادش اومد از بچه ها
اب رو اب ریخت
مشک و پر اب کرد
راه افتاد که...
اخ علمدار سپاهم ای برادر
بیا برگرد خیمه ای علمدارم منو تنها نگذار ای وفا دارم
اب به خیمه نرسید فدای سرت فدای سرت
و این بود بود کربلا و کربلایی شدنت
مبارکت باشه...
التماس دعا
یازهرا









قطعه ی گمشده از پر پرواز کم است